کلا مرض زندگی من همیشه همین بوده!خودم را فراموش کردم....
لعنت!همه چیز را دیدم ،همه جا را!خودم را نه!
همان گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ... برای بودن خودم ! داشتن خودم !" نبودید نگاهمان خسته شد ... "
1-همین که یادمان می افتد،جای شکرش باقیست.2-لطف دارید.
انقدر خودم را نه که بعضی وقتا خودم گریه میکند تا من بهش توجهی کنم شاید...
زیادی مشغول زندگی که بشی طبیعی هست که خودت رو فراموش کنی
مگه زندگی چیزی جز راه بردن خودت در محور زمانه؟
عزیزم آدمها شبیه آینه هستن!
؟
لابد عادت هات رو ترک کردی که مرضی شدی .... همین وضعیت و حفظ کن خودبینی باعث خود برتر بینی میشه ... اون خیلی گند ترٍ ... باور کن
اینکه خودفراموشی بگیری یا خودتو فراموش کنی خیلی توفیر دارهخداکنه دومی نیاد سراغت
سلام ...
همان گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ...
برای بودن خودم ! داشتن خودم !
" نبودید نگاهمان خسته شد ... "
1-همین که یادمان می افتد،جای شکرش باقیست.
2-لطف دارید.
انقدر خودم را نه که بعضی وقتا خودم گریه میکند تا من بهش توجهی کنم شاید...
زیادی مشغول زندگی که بشی طبیعی هست که خودت رو فراموش کنی
مگه زندگی چیزی جز راه بردن خودت در محور زمانه؟
عزیزم آدمها شبیه آینه هستن!
؟
لابد عادت هات رو ترک کردی که مرضی شدی ....
همین وضعیت و حفظ کن خودبینی باعث خود برتر بینی میشه ... اون خیلی گند ترٍ ... باور کن
اینکه خودفراموشی بگیری یا خودتو فراموش کنی خیلی توفیر داره
خداکنه دومی نیاد سراغت
سلام ...