کام آخر

کام آخرشو واسه من نگه دار...

کام آخر

کام آخرشو واسه من نگه دار...

عقل و ایده 2(همه چیز از یک چرای ساده شروع می شود)

دیوانه!چرا رساندی مرا به اینجا!واقعا چرا رساندی مرا به اینجا که آنها!حتی  آنها بگویند :کارهای تو مارا اذیت می کند و تو همیشه مارا اذیت می کنی با افکارت و تو جزئی از وجود ما هستی و تو و تو و تو...و هیچ وقت نفهمندکه این تو در آخر،توست و همه ی افکار و کارهایش خودش هستند. 

 

 

 ----------------------------------------------------------

کام آخر از فیلتر:از تو به اندازه تمام "تو همیشه" هایت بدم می آید.خودت حساب کن ببین چقدر زیاد می شود.

نظرات 15 + ارسال نظر
اصلان پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 10:56 ب.ظ http://love1374.blogsky.com

سلام دوست عزیز من وبلاگ عالیه . وقت کردی یه سری هم به ما بزن.خوشحال میشم یه یادی از ما بکنی.

کودک دو ساله پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 10:57 ب.ظ

هه هه هه...
به همین سادگی!
هام هام!

سارا پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 11:35 ب.ظ http://donedona.blogsky.com/

سلام کلا سردرنیاوردم نه ازمتن ازپیغاما

ققنوس جمعه 19 تیر 1388 ساعت 01:31 ق.ظ http://parande-ye-atash.persianblog.ir

ها می خوامت قناری
جون به جونت کنن مازوخیستی + یم
لذت ببر از کارات و از آزارات که ما هم اینچنینیم.
بهمنمان مستدام و پابرجا حتی همان کام از فیلترش هم تلخی شیرینی دارد...

محمد {میرا } جمعه 19 تیر 1388 ساعت 02:12 ق.ظ http://www.gallows.ciooc.com/

چرا رساندی مرا به اینجا، واقعا چرا رساندی مرا به اینجا که آنها...حتی آنها بگویند : کارهای تو مارا اذیت می کند

پریا جمعه 19 تیر 1388 ساعت 02:59 ق.ظ http://www.chebaiadkard.blogfa.com

چون همه زندگی می کنن! دکتر می شن! مهندس می شن! عارف می شن! شاعر می شن! دانشمند می شن!
و می میرن!
اما خیلی هاشون, تقریبا همشون, نمی دونن چرا زنده-ن یا این دنیا که توش زندگی می کنن از کجا اومده یا خدا وجود داره یا همین مزخرفاتی که من می گم!
وای نمی دونی اونا چقدر آرامش دارن! بر عکس من! اما این فکرا اعتیاد آوره...
لینکیدمت!

حسین جمعه 19 تیر 1388 ساعت 11:22 ق.ظ http://ego.blogfa.com

"چرا رساندی مرا به اینجا " ... واقعا او شما را رسانده یا شما با او رفتید ؟

سانای جمعه 19 تیر 1388 ساعت 06:54 ب.ظ http://drunken-wine.blogfa.com

پس خیلی بدت میاد دیوانه...:D

پینوکیو شنبه 20 تیر 1388 ساعت 12:03 ق.ظ http://woodenboy.blogfa.com

میگم من سر انگشتی حساب کردم خیلی میشه ها
یعنی الان تو ازش خیلی بدت میاد دیگه؟ چیزی در حد تنفر ؟ آره؟

محمد {میرا } شنبه 20 تیر 1388 ساعت 12:52 ق.ظ http://www.gallows.ciooc.com/

اینجا از اون اسمایلز یاهو نداره که قیری ویری میره ، وگرنه یه دونه حقت بود الان
جاغرقتیم رفیق

[ بدون نام ] شنبه 20 تیر 1388 ساعت 02:34 ب.ظ

1_ممنونم(اینا همه تخیلات منه راجع به کسی که هیچ وقت نخواست باشه!)
2_عکس رو خودم از خودم انداختم:D(جان خودم)
3_والا نمی دونم...فکر نمی کنم از پسش بربیام!کار سختی باید بشه...هوم؟
4-خدافسی

محمد {میرا } شنبه 20 تیر 1388 ساعت 02:54 ب.ظ http://www.gallows.ciooc.com/

یا من سر در نمی آرم چی داری می گی یا تو سر در نیاوردی چی قرار بود بگم یا کلا سرهایمان در نیامده
تو یا کلا خیلی خفن مچ می شی با من یا بطور اعم هیچ سنخیتی با من نداری ، مردک جاغرقی بادبزنی

سانای شنبه 20 تیر 1388 ساعت 05:59 ب.ظ http://drunken-wine.blogfa.com

1_ممنونم(اینا همه تخیلات منه راجع به کسی که هیچ وقت نخواست باشه!)
2_عکس رو خودم از خودم انداختم:D(جان خودم)
3_والا نمی دونم...فکر نمی کنم از پسش بربیام!کار سختی باید بشه...هوم؟
4-خدافسی

پریا شنبه 20 تیر 1388 ساعت 08:43 ب.ظ http://www.chebaiadkard.blogfa.com

هر چه بود و هست را می سپارم به پریشانی باد.

شیخ ما روزی گفت: ((خلایق هر چه لایغ))
و در جایی دیگر فرمود: ((تو که خودت بودی, خودتم می دونی پس بی خیال! بقیه گوسفند تشریف دارن!))

شیدا شنبه 20 تیر 1388 ساعت 08:53 ب.ظ http://delneveshteha-sheyda.blogfa.com/

شاید باید باش دوست شد
جنگیدن .... !!!
نمی ارزه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد