کام آخر

کام آخرشو واسه من نگه دار...

کام آخر

کام آخرشو واسه من نگه دار...

حیفم اومد بخوابم بدون اینکه ننویسم.بدجوری اعتیاد آوردی.آخه این آخر شبی کسی نیست که من دو کلمه حرف بزنم باهاش.هرچند اگه باشه ام ترجیح می دم چیزی نگم بهش.خوبیه تو اینه که حداقل ساکتی، وامیستی من حرفامو تا آخر بزنم،بعدم خیلی ساکت حرفای خودمو به خودم تحویل می دی.می دونی،خیلی وقته یه داد مشتی نزدم.گیر کرده تو گلوم.از اون موقع شد که کردمش 2 پاکت.یه جورایی دودش دادتو تو گلوت خفه می کنه.بعد آروم با خودش قاطیش می کنه و می فرستش بیرون.می دونی که چی می گم.من رفتم.ببخشش که این وقت شب هی میام از خواب بیدارت می کنم.برو بخواب.شب بخیر

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 26 فروردین 1388 ساعت 12:29 ق.ظ http://inak.blogsky.com/

نظر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد