ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
خوب خداروشکر که تکلیف مشخص شد و بنده ای مرز یرگشتم روی حالت سالم و به بیانی بولدوزری. باشد که اتفاقات خوبی بیفتد!
تا مرز فروپاشی روانی میرم و برمیگردم.کاش یه طوری بشه یا کلا برم، با کلا برگردم.این برزخ وسطش خیلی عذابه...
امشب بابای آقا محسن پرکشید و رفت.خیلی وقت بود که تو فیسبوک از مریضی باباش مینوشت، از اینکه روز به روز حالش بدتر میشه. من آقا محسنو از نزدیک ندیدم، خیلیم نمیشناسمش، اما امشب از شنیدن این خبر خیلی ناراحت شدم. میدونم که آقا محسن هیچ وقت اینو نمیخونه، اما رومم نشد مستقیم برم به خودش بگم. خیلی دلم گرفت، خیلی... کاش جای باباش تو بهشت باشه...
بابا تورو به ابالفضل این چه قالبای تخمییه گذاشتیمن؟