ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
ما که پیدا نکردیم محله ی عاصفشان را، چه رسد به درشان و خاک درشان!شما بیا و عجالتا رحم کن!
حتما تا الان خوب ملتفت شدی که هیچ چیز به هیچ چیز ربط خاصی ندارد.فکر کردن زیادی هم خوب نیست!
درست یادم نیست چه حالی داشتم آن روزها!فقط می دانم که خاص بودند روزها و سالهایی که گذشتند و من عوض شدم!یک نشانه اش همین آهنگ است که دیگر گریه نمی کنم با شنیدنش!
چشمانت را ببند،حالا آرام بشمار ۱.....۲......۳ .هنوز ۳تا مانده!
رهایم نمی کند این حس بی نام و نشان که نمی دانم درست، کی و کجا . چگونه تجربه اش کردم برای اولین بار.از این حس هیچ چیز نمی دانم ،به طور حتم اما می دانم آزار دهنده است.