کام آخر

کام آخرشو واسه من نگه دار...

کام آخر

کام آخرشو واسه من نگه دار...

من این همه نیستم!

روزی شیخ در مکتب نشسته و کمر همت بسته و کتب غریبه را دسته و جوراب خود را شسته بود که مریدی نزد او آمد.مرید سراسیمه و آشفته حال بود.شیخ بی درنگ پرسید:رفتی پیش ممد گودزیلا؟*   

مرید پاسخ بداد:مباد یا شیخ!ما گذاشته ایم کنار این قبیل چیزها را! 

شیخ گفت:پس تو را چه می شود!؟ 

مرید گفت:مرا نمی هلند! 

شیخ با تعجب گفت:چی کاره؟ 

مرید گفت:یا شیخ مرا مجموعه ای پند ده که مرا به در مکتب شیخ اعظم به کار آید!در غیر اینصورت مرا نخواهند هلید! 

شیخ گفت:آها!و دست بر تنبان برده پاکتی بهمن د.و.د.و.ل در آورده و با کبریتی روشن کرده و کامی بگیرانده و گفت: 

1-حواست باشد طوری زندگی کنی که هر وقت برگشتی راه آمده را نگریستی قاطی نکنی!نروی یک گوشه بشینی الکی وبلاگ آپ کنی! 

2-حواست باشد که انسان همیشه آنچه ندارد، نمی خواهد دیگران هم داشته باشند. 

3-یادت باشد که هر که هرچه گفت مهم نیست.خودتو عشقست لوطی!  

------------------------------------------------------- 

*ایشان آشان نیستند.صرفا به جهت اسم جالبشان آمده اند اینجا!

نظرات 7 + ارسال نظر
کودک دوساله چهارشنبه 7 مهر 1389 ساعت 02:52 ق.ظ

بیشتر از پستت با تایم آپیدنت حال نمودم

چطور؟

تو چهارشنبه 7 مهر 1389 ساعت 06:51 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

عجب نوشته ای بود. دلم میخواد ساعت ها بهش فکر کنم.

فکر کردن زیادی هم خوب نیست!اینو قبلا هم گفتم.

فرناز جمعه 9 مهر 1389 ساعت 11:31 ب.ظ http://www.charkhrisak.blogfa.com

این شیخ شما توصیه هاش خوبه
به جز شماره ۳ ///
هر چه گفت مهم است ... او را عشقه !

متن جالبی بود .

در خوب بودن توصیه هاش که شکی نیست!
اما خیلی هم آدم نقد پذیری نیست!

دایی شنبه 10 مهر 1389 ساعت 09:54 ق.ظ http://flex.blogsky.com

آویزه گوش می کنیم این مثلث خوشبختی را.

والا خود شیخ هم در خوشبخت شدن بوسیله این مثلث شک دارند.

فرناز شنبه 10 مهر 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.charkhrisak.blogfa.com

پس از جانب من از شیخ عذرخواهی کنید ...

" گل "

عذر خواهی نمی خواد.شیخ سواد خوندن و نوشتن نداره.تازه اگرم داشته باشه تو دوره ی شیخ هنوز چرخ هم اختراع نشد،چه برسه به اینترنت.

شیدا چهارشنبه 21 مهر 1389 ساعت 11:06 ب.ظ

یا شیخ مرا مجموعه ای پند ده

کل اگر طبیب بودی،سر خود دوا نمودی!

محمد رضا سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 09:28 ب.ظ http://shabname-m.blogfa.com/

همین الان برای یه نفر کامنت گذاشتم و خیلی اتفاقی از اسم این پست شما استفاده کردم (من این همه نیستم)
درسته این نوشته طنزه ولی یه چیزی هست که کاملن جدیه و اونم اینه که ما از قدیم عادت داشتیم که چیزهای کاملا بدیهی رو از دانشمندان بزرگ بشنویم تا باور کنیم به خاطر همین دائم دنبال این شیخ ها بودیم تا پند مان دهند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد